۲۳ شهریور، ۱۳۸۹

طول یا عرض زندگی!؟

یک-دو ماه پیش، توی جمعی داشتم می گفتم که چه وضعیت نابسامانی داریم: بیش تر موادغذایی طبیعی و صنعتی (فراوری شده) ای که مصرف می کنیم آلوده به مواد شیمیایی مضر برای سلامت است، آلودگی نادیدنی آب و هوا سلامت مان را تهدید می کند، و آلودگی صوتی و الکترومغناطیسی در حالی که دغدغه های لوکسی به حساب می آیند اعصاب و روان مان را می فرساید، به علاوه ی کلی مصنوعات و مواد زیان  آور دیگر که به ناگزیر با آن در تماس هستیم. این ها تازه مادی ترین عناصری هستند که سلامتی مان را تهدید می کنند. فکر می کنم حتی اگر سبک زندگی مان را اصلاح کنیم (چنان که امروز می گویند بخش مهمی از علل ابتلا به بیماری های قلبی و عروقی که اولین عامل مرگ و میر ایرانیان هستند،  به سبک زندگی و وتغذیه مربوط می شود)، ناگزیر با بیماری هایی همچون سرطان روبرو خواهیم بود. گفتم که فکر می کنم نسل ما طی سال های آینده به طور جدی با سرطان دست به گریبان خواهد شد و ما حتی نتوانیم پنجاه را رد کنیم!
همان طور که مشغول کارش بود، با لبخندی شاید طعنه آمیز گفت: «دیگه به طول زندگی فکر نکنین، به عرضش فکر کنید»
این جمله مثل آبی بر آتش بود. از آن روز به بعد هر وقت شروع می کنم به حرص خوردن درباره ی انوع چیزهایی که مضر به حال سلامت است و ناگزیر از مصرف اش هستیم این جمله ی طلایی را به خاطر می آورم.

تصویر1- درصد مرگ و میر به علت «بیماری های دستگاه گردش خون» نسبت به کل مرگ و میرها طی سال های 58 تا 80
تصویر2- درصد مرگ و میر به علت «سوانح، حوادث و مسمویت ها» نسبت به کل مرگ و میرها طی سال های 58 تا 80




تصویر3- درصد مرگ و میر به علت «سرطان و تومورها» نسبت به کل مرگ و میرها طی سال های 58 تا 80

ماخذ نمودارها:
پی نوشت: دغدغه ی محیط ناسالم، تازه جدای از دغدغه ی داشتن سالمندی پرمشکلی برای نسل دهه های 50 و 60 و احتمالا پس از آن است. نسل پرجمعیتی که هنوز دولت ها نتوانسته اند راه حلی برای مشکلات جوانی شان بیابند وارد میانسالی و سالمندی خواهند شد و بحران های این سنین را به دنبال خواهند آورد. سلامت و رفاه سالمندان چیزی است که الان دولت های توانمند و کشورهای مرفه و ثروتمند در تامین آن وامانده اند، آیا خوشبینانه می توانیم انتظار داشته باشیم سالمندی آرام تری منتظر نسل 50 و 60 باشد؟!

هیچ نظری موجود نیست: